AMANTIS

AMANTIS مجموعه ای است از سروده ها و دستنوشته های شیخ اکبر کریمی فردیسی

AMANTIS

AMANTIS مجموعه ای است از سروده ها و دستنوشته های شیخ اکبر کریمی فردیسی

سلام دوستان جدید من!

سلام!
از همه دوستانی که برام پیغام گذاشتن ممنونم!
خوشحالم که می بینم تعداد بیشتری موجود زنده این وبلاگ رو دنبال می کنن و حتی یه عده شون به موضوع علاقمند شدن. احساس می کنم حالا دیگه وقتشه که کار رو به صورت جدی تری دنبال کنم. خوشبختانه تونستم یه تعداد افراد فوق العاده علاقمند پیدا کنم که مشتاق فراگرفتن هستن. توی وبلاگ هم که می بینم اوضاع بد نیست شاید بهتر هم بشه.
به هر حال من شروع کردم به ترجمه اولین دوره درسهای استاد معظم بلسبوب (Venerable Master Belzebuub) اگه می بینید اسم ایشون یه مقدار عجیبه حق دارین چون تو دنیای فیزیکی اسمش Mark Pritchard می باشد! VM. Belzebuub اسم استادی یا اسم ابدی ایشونه (Eternal or Master Name). هر کس به مقام Mastery می رسه یه همچین اسمی بهش تعلق می گیره که مستقل از دفعات نزول اون شخص به دنیای فیزیکی و اسامی شناسنامه ای مختلفه.

     داشتم می گفتم من با مقامات سازمان Mysticweb تماس گرفتم اونها همون طور که انتظار می رفت از ترجمه مقالات استقبال کردن و من رو به شخصی که مسئول این اموره ارجاع دادن. در ضمن یکی از همکلاسیام گفت که اونم فبلا این کار رو کرده و مقالات رو به سوئدی برگردونده. حالا من می تونم کارم رو شروع کنم.
     نکته اصلی که می خوام به مخاطبینم بگم اینه:
هر کدام از دوستان که علاقمند به دریافت سری دروس فوق هستند می توانند به یکی از دو روش زیر نامشان را ثبت کنند تا به محض اتمام ترجمه هر مقاله یک نسخه از آن به آدرس ایشان ارسال گردد. در مورد دوستانی که به زبان شیرین انگلیسی تسلط کافی دارند اینجانب ورود به سایت اینترنتی سازمان و ثبت نام در یکی از دو دوره مقدماتی را قویا پیشنهاد می کنم. لازم به یادآوریست که ثبت نام در کلاسهای مذکور کاملا رایگان می باشد و در واقع اهداف سازمان صددر صد بشردوسنامه است و نه انتفاعی (بر خلاف تعداد زیادی سایت در پیت و منحرف که در همان بدو امر از شما شماره کارت اعتباری نداشته تان را طلب می کنند!). آدرس سایت به شرح زیر است:

 Gnosticweb Official website at : WWW.MYSTICWEB.ORG

روشهای ثبت نام:

۱. مکاتبه با این حقیر به آدرس ایمیل زیر:
karimia1360@yahoo.com
در صورت علاقه می توانید اطلاعاتی در مورد خودتان در ایمیل ارسالی بگنجانید. اما برای ثبت نام تنها دریافت آدرس ایمیل شما که ارسال مستدات را امکان پذیر نماید کافیست و هیچ نیازی به اطلاعات اضافی نیست. البته ایمیل شما باید قادر باشد به اینجانب تفهیم کند که به منظور ثبت نام شما ارسال شده است. به ایمیل های خالی با عرض معذرت ترتیب اثر نمی دهم!

۲. اگر حوصله ایمیل زدن ندارید در یکی از یادداشتهای اینجانب در همین وبلاگ در بخش نظرات تقاضای ثبت نام را مطرح فرمایید. البته واضح است که آدرس ایمیل خود را نیز باید بگنجانید.

با آرزوی سلامتی جسم و روح برای تمامی دوستان.
خدانگهدار شما.

 

مخاطب همیشگی من!

من یه خواننده پر و پاقرص دارم که برام نوشته:

اینو فهمیدم که وقتی آدم شدیدا عاشق میشه و بعد مجبور میشه اونو فراموش کنه اگه شانس بیاره کم کم به نتایج مهمتری می رسه و سعی میکنه یک چیزایی از این دنیا بفهمه. عین همینها که شما بهش فکر می کنین. اصلا همه عذابهایی که آدم میکشه هم مال اینه که به همین جا برسه. خوشحالم واسه شما. مهم همینه. ممنون از قانون کارما.

سلام! با خودتم. همونی که همیشه برای یادداشتام نظر میذاری!
خوبی؟
نمی دونم راجع به من چی فکر می کنی ولی احساسم اینه که گمان می کنی من یه عاشق دلسوخته هستم که مجبور شده عشقش رو ترک کنه و بعد بع عنوان یه جایگزین برای خلا به وجود اومده رفته سراغ متافیزیک و عرفان و مسیرهای محرمانه! درسته؟ تو اینجوری فکر می کنی؟
اگه اینطوره باید بگم که یه خورده همچین اشتباه می کنی. اولا من اون عشق رو به خاطر مسائل منطقی مثل اختلاف طبقاتی ترک کردم. دوما احساس می کنم اون موقع لایق اون عشق نبودم و در نتیجه کاملا طبیعی بود که از دست بدمش. الان هم اون خانم ازدواج کرده و من با تمام وجودم براش آرزوی خوشبختی می کنم هرچند می دونم خوشبختی واقعی چیزیست کاملا متفاوت از اونچه که مردم عادی تصور می کنن. خوشبختی در بیداریست و ما خوابیم ما حداکثر می تونیم خواب ببینیم که خوشبختیم و این فاجعه است. من عمق این فاجعه رو حس کردم من عشق رو عشق واقعی رو راه نجات رو که هر لحظه اش مملو از لذت و شعف درونیه پیدا کردم. حالا من پر از شورم. به همین دلیل فقط به همین دلیله که تو این وبلاگ می نویسم و در آینده نزدیک احتمالا یه سایت آموزشی به زبان فارسی راه خواهم انداخت. این وظیفه منه. اصلا لازم نبود که استادام بهم بگن که یکی از المانهای اصلی راه آموزش و کمک به دیگرانه. من می تونم سوز و شهوت کمک به دیگران رو در درون خودم حس کنم. می خوام همه اون چیزی رو که حس می کنم حس کنن. باور کنن که زندگی چیزی بسیار والاتر و پیچیده تر از اینهاست. اگه بخوای تمام اسرارش رو کشف کنی یه عمر طول می کشه. یه عمر پر از لذت و روحانیت.
به هر حال من سبک کارم رو از وبلاگ به وب سایت تغییر میدم. وبلاگ برای کار هدفمند و دراز مدت مثل آموزش خیلی نارساست. من تصمیم قطعی گرفتم برای خرید یهDomain و راه اندازی سایت فارسی زبان برای اونهایی که می خوان تغییر کنن. فعلا در مرحله یار جمع کردن هستم! به هر حال باید دوره اول رو با یک سری دانشجو شروع کنم دیگه. نمیشه که درسارو خودم ترجمه کنم برای خودم بفرستم. 
مخاطب همیشگی من! ممکنه خودت رو معرفی کنی؟ نسبت به تو احساس مرموزی دارم! به آدرس karimia1360@yahoo.com ایمیل بزن اگه خواستی.
حتی اگه یک نفر از طریق این ولباگ و یا سایت به تغییر علاقمند بشه برای من کافیه.  

Law of Karma

اول: من توی orkut.com عضو هستم. پیشنهاد می کنم دوستانی که علاقمند به مطالب من هستند من رو add کنن تا من یه آماری از مخاطبینم داشته باشم تا اگه یه وقت خواستم کار بزرگتری انجام بدم بدونم کیا کمکم می کنن. My ID in Orkut.com: Akbar Karimi 
همچنین اگه email هم بگذارید باز ممنون می شم.

برای اینکه قانون کارما رو توضیح بدم باید از خیلی قبل شروع کنم. وقتی خدا یا همون منبع آفرینش شروع به درخشش کرد تجللیهای این درخشش در تمام عالم وجود منتشر شدن یعنی این تجلیات آفریده شدند بی هیچ دلیلی جز عشق که منشا اون مبدا یا خداست. اما برای اینکه این بارقه های وجود الهی که نور مطلق بودند بتونن وجود خودشون رو احساس کنن نیاز بود تا یه تاریکی ای هم وجود داشته باشه تا این بارقه ها احساس بودن داشته باشن. پس زمین و تاریکیها و پلیدیها آفریده شد. حالا کل داستان زندگی اینه که این بارقه ها با پاک کردن پلیدیها دوباره به نقطه آغازین برگردن و به خدا وصل بشن به منشا عشق و آگاهی و خرد. اما این کار خیلی هم ساده نیست. در ضمن بگم اون بارقه ها همون جوهر یا essence هستند که قبلا راجع بهشون نوشتم. این جوهر یا نفخه یزدانی باید خیلی چیزا یاد بگیره تا شایستگی وصل رو پیدا کنه. اول از قالب سنگ و خاک شروع می کنه بعد کم کم به مرحله گیاه می رسه و جانور های ابتدایی و بعد حیوانهای پیچیده تر تا آخر به صورت انسان به دنیا می آد. حالا بازی اصلی شروع می شه. اون فقط تعداد کمی زندگی وقت داره تا آگاهی خودش رو به اندازه ای آزاد کنه که حداقل لیاقت بهشت بعد چهارم رو داشته باشه و اگه نتونست چرخه برعکس می شه اون با هر مرگ و زایش مجدد به موجود پست تری تبدیل می شه و در نهایت به قعر جهنم سقوط می کنه. البته جزئیات فراوونی هست که من الان حضور ذهن ندارم.
اما قانون کارما
این قانون در واقع همون جزا و پاداش رفتار انسانهاست. هر چه در دنیای بیرون هست تجلی آن چیزیست که در درون ماست. آگر ما در درون خود آگاهی و رهایی زیادی حمل کنیم دنیا بیشتر به ما لبخند می زنه و هر چه انسانهای وحشیتری باشیم حوادث وحشتناکتری برامون پیش میاد. در این شکی نیست. طبق قانون کارما هر کار زشت و ناشایست یه مقدار مشخصی جزا یا karma و هر کار نیک مقدار مشخصی پاداش یا dharma به حساب انسان اضافه می کنه که در نهایت این حساب و کتاب موقعیت شخص در زندگی بعدی از لحاظ مادی و معنوی تعیین می کنه که البته باز یک سری تبصره داره!
حالا طبق قانون کارما اگه کسی در راه عرفان تلاش کنه و مشتاق باشه و نشون بده که می خواد جدا ادامه بده خب اربابان خیمه گاه سفید (Masters of the White Lodge) هر آن چیزی رو که مورد نیازش باشه در اختیارش قرار می دن که یکی از اون چیزها یه همسر مناسب و خوبه که بین اونها عشق حقیقی وجود داشته باشه. در واقع اگه ما از درون تغییر کنیم دنیای بیرون هم متناظر با اون قطعا تغییر خواهد کرد.
دقعه بعد بحث عناصر تشکیل دهنده روان انسان رو ادامه می دیم.
راستی من فعلا عکس تو orkut ام اشتباهی یه عکس کامپیوتری فانتزیه یه روزی طول می کشه تا عکس خودم دوباره بیاد سر جاش.
خدا نگهدار 

عناصر تشکیل دهنده روان آدمی

سلام
می خوام یه مقدار راجع به ساختار وجودی انسان بحث کنم.
روان (Psyche) انسان به سه قسمت تقسیم می شه که شناخت و درک اهمیت اونها برای طی مسیری که در نهایت به آزادی جوهر انسانی منجر می شه اهمیت اساسی داره.
این سه قسمت عبارتند از
 ۱. آگاهی (Conciousness) 
۲. نا خودآگاه (Subconcious)
3. شخصیت (Personality)

اینجا به صورت خلاصه هر کدوم رو توضیح می دم. بعدا به تفصیل راجع بهشون می نویسم.

۱. آگاهی
این بخش از وجود انسان همون چیزیست که در مذاهب تحت عنوان فطرت ازش یاد می کنند. غالبا بهش جوهر (Essence) هم گفته می شه. آگاهی همون بخش الهی وجود ماست. قسمتی که ذاتا و به خودی خود معصوم و بی گناهه هرگز اشتباه نمی کنه و هرگز از بین نمی ره. بدیهی است که میزان درستی تصمیم گیریهای ما در زندگی بسته به میزان آگاهی فعال موجود در ماست. در واقع مراتب انسانیت یا بهتر بگم خداییت بر حسب میزان آگاهی تصفیه شده به وجود میاد. همونطور که گفتم برای اینکه آگاهی در وجود انسان خودش رو بروز بده باید فعال باشه. منظور از فعال بودن اینه که آزاد باشه و در بند نا خودآگاه اسیر و گرفتار نباشه. متاسفانه در یک انسان معمولی که هیچ کار روحانی خاصی انجام نداده تنها ۳٪ از این آگاهی آزاد و فعاله که ما ازش به وجدان (Common Sense) تعبیر می کنیم. هر چه میزان این آگاهی آزاد شده با تمرین بیشتر بشه شخص به احساس آرامش شادی رهایی و عشق بیشتری می رسه تا در نهایت با آزاد کردن ۱۰۰٪ آگاهی به شادی خوشی و آزادی ابدی می رسه که در این حالت شخص دیگه از مرتبه انسانی قراتر رفته و به یک موجود ایزدی یا به اصطلاح الهه تبدیل می شه.
مثل اینکه داره دیرم می شه راجع به دو تای دیگه بعدا توضیح می دم.

سلام

فکر می کنم دیگه باید کاسه کوزه ام رو جمع کنم برم ÷ی کارم. اینجوری واسه خودم بهتره. مردم خیلی حقیر شدن. حقیر. اصلا به من چه؟ ها؟